«اعتماد» با هاشمی به گفتوگو نشسته و در این گفتوگو، صرفا برخی اعتراضات معلولان تحت حمایت سازمان بهزیستی پررنگ شده است.
معلولان تحت پوشش سازمان بهزیستی همچنان از وضعیت نامساعد معیشتیشان انتقاد دارند و همچنان بزرگترین مشكل جامعه معلولان، اشتغال است زیرا قانون جامع حمایت از حقوق معلولان هم به اندازهیی موثر نبوده كه مشكل اشتغال را حل كند. آیا شما این انتقادات را تایید میكنید؟
واقعیت این است كه شما باید وضعیت روزهای پایانی دولت اصلاحات را با امروز مقایسه كنید. آن زمان مستمری معلولان چقدر بود؟ هشت هزار و 300 تومان. مستمری امروز 66 هزار تومان است. باید منابع و بودجههای ملی را هم در نظر داشته باشیم. بودجه سازمان بهزیستی در پایان دولت اصلاحات 280 میلیارد تومان بود و امروز 1300 میلیارد تومان است. مجلس، دولت و سازمان بهزیستی هر كدام تكالیفی دارند كه این تكالیف باید هر سال و با توجه به نیازها به روز شود. برخی فعالیتها هم در دولت دهم نهادینه شد و از سه سال قبل كه ما توانمندسازی و خروج از چرخه مستمری را جدی گرفتیم شاهد برخی انتقادات هستیم در حالی كه پرداختهای مستقیم گاهی جامعه هدف را به تنبلی سوق میدهد. با وجود آنكه مستمریها را افزایش دادیم اما به مرور به تعریف جدیدی از حوزه معلولان رسیدهایم تا شعارهایمان را به عمل تبدیل كنیم. ما معتقدیم كه معلولان افراد فعال و موثری هستند اما سوال من این است كه معلول هم وظایفی در قبال جامعه خود دارد و انتظارات، متقابل است. به نظر من ارتقای شاخصهای كیفی تحصیلات باعث ارتقای مطالبات معلولان شده است. ابتدای دولت نهم حداكثر 200 معلول با مدرك دكترا داشتیم كه امروز این تعداد به بیش از چهار هزار نفر افزایش یافته و چهار هزار معلول با مدرك كارشناسی ارشد فارغالتحصیل شدهاند و برای 18 هزار دانشجوی معلول هم هزینه تحصیل میدهیم. سطح تحصیلات مطالبات را ارتقا داده چنان كه سال گذشته هزار دستگاه لپتاپ به دانشجویان معلول دادیم اما كافی نبود.
اعتراضات معلولان به وعدههای عمل نشده است.
در بعضی فعالیتها مثلا در مناسبسازی مكانهای عمومی كه من تاثیرگذار نیستم.
مناسبسازی تا چند درصد اجرا شده؟
در سطح خیابانهای كشور حداكثر 27 درصد.
آیا سازمان بهزیستی نمیتواند سایر نهادها را برای اجرای وظایفی كه در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان موكد شده مجبور و ملزم كند؟
شما مناسبسازی پارك و خیابان را از من باید مطالبه كنید یا از وزیر؟
سازمان بهزیستی خود را متولی معلولان میداند.
متولی یعنی كه وظایف بقیه نهادها هم بر گردن من بیفتد؟ متولی یعنی خواهان. من متولی هستم به عنوان بلندگوی معلولان و زبان حال و سخنگوی معلولان هستم. حرفهای من، فردا جگر مسوولان شهرداری را میسوزاند. حالا خوشبختانه آنها صد نشریه و تریبون دارند كه بهزیستی را بكوبند و من هیچ ندارم. من امروز مطالبهگر هستم یعنی خواهانم.
آیا سازمان متولی و مطالبهگر هیچ پشتوانه قانونی در اختیار ندارد كه برای سازمانی كه وظیفهاش را اجرا نمیكند اجباری ایجاد كند؟
با اصلاحاتی كه بر قانون جامع حمایت از حقوق معلولان انجام دادیم این پشتوانههای قانونی ایجاد شده است.
یعنی اگر آموزش و پرورش 3 درصد سهمیه استخدام معلولان را اجرا نكند یا شهرداری مناسبسازی معابر عمومی را تكمیل نكند سازمان بهزیستی با این قانون اصلاح شده چه اختیاری در دست دارد؟
شكایت میكنیم.
سال گذشته وزارت علوم و وزارت بهداشت موظف بودند شهریه دانشجویان معلول را پرداخت كنند و در مقابل عمل نكردن به این وظایف، سازمان بهزیستی از اعتبارات خودش برای پرداخت هزینه دانشجویان معلول هزینه كرد. معلولان به این سكوتهای مكرر اعتراض دارند.
وزارتخانهها این رقمها را پرداخت كردند.
اما معاون توانبخشی شما در گفتوگو با «اعتماد» خبر داد كه شهریهها پرداخت نشده است.
این اعتبارات را در ردیف بهزیستی نوشتند اما بودجه در اختیار دولت بود. درست است كه وزارت علوم شهریه دانشجویان معلول را نداد اما همانطور كه قانون هم تاكید كرده بود از سوی معاونت نظارت راهبردی ریاستجمهوری یك ردیف اعتباری مشخص شد و این شهریهها از همان محل هم پرداخت شد. من معتقدم كه ما باید برای مطالباتمان به زبان مشخصی برسیم. باید به منطقیسازی فضای مطالبات برسیم تا بتوانیم به شهرداری بگوییم چرا در تمام این سالها مناسبسازی تعطیل بود و در دو ماه پایانی عمر دولت پررنگ شده.
قبول دارید كه تمام معلولان دریافتكننده مستمری زیر خط فقر هستند؟
در تمام كشورهای دنیا مستمری یك كمك هزینه معیشتی است و كل معیشت نیست.
اما امروز برخی معلولان با همین مستمری و یارانه دریافتی از دولت زندگی میكنند.
تمام كشورها برای راهبرد پیشگیری سرمایهگذاری میكنند زیرا اگر كمك هزینه رواج داشته باشد و حتی ماهانه 700 هزار تومان هم به خانواده معلول بدهیم، فقط او را به تولید معلولیت تشویق كردهایم.
قبول دارید كه امروز برخی خانوادههای دارای معلول با همین رقم مستمری و یارانه زندگی میكنند؟
بله شاید باشد.
شما رقم مستمریها را زیر خط فقر نمیدانید؟
من به اندازه اعتباراتم حمایت میكنم. اعتقادی به پرداخت مستمری مستقیم هم ندارم زیرا مستمری ابزار نامیمونی است كه حتی میتواند هزینههای جانبی برای خانواده ایجاد كند. من مكلف به رونق سفره خانواده معلول هستم. سال گذشته به خانواده هر معلول سه نوبت بن غیرنقدی با معادل ریالی حدود 180 هزار تومان پرداخت كردیم.
اما قانون تكلیف كرده كه باید رقم مستمریها 30 درصد حداقل دستمزد باشد.
ما هم مستمریها را در سال گذشته 20 درصد افزایش دادیم و برای امسال هم پیشنهاد افزایش 30 درصدی داریم كه امیدواریم مجلس قبول كند.
چند بار در سال به خانه معلولان میروید؟
بستگی دارد. عموما هر دو یا سه جمعه یكبار به همراه خانم، خانهیی را نشان میكنیم و دو نفری میرویم و ناهاری با خانواده معلول میخوریم. شما هم یك بار همراه ما بیایید.
پیشنهاد ریاست سازمان را كه به اجبار نپذیرفتید؟
ریاست به من پیشنهاد شد و اجبار نبود اما من یك هفته فرصت خواستم و مطالعه كردم و برنامه جامع عملیاتی نوشتم كه حالا هم بر اساس آن برنامه پیش میرویم. تا امروز هم حدود 90 درصد تعهداتم را انجام دادم و همین بس كه توانمندسازی و حمایت منطقی و هوشیارانه از اركان برنامهام بود. گاهی سازمانها در كما به سر میبرند و خودشان هم نمیدانند.
نظر شما